تایتل قالب
خدایا، نمی‌دانی چه لذتی دارد که گاه خدایی داشته باشی به وسعت دستانی که هیچ گاه از سوی آسمان خالی باز نمی‌گردند


۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آذرخش کربلا» ثبت شده است


معاویه گفت: گویا مى‌خواهى خودت را مطرح کنى؟ یعنى تو مى‌خواهى بگویى که مادر و پدرت از مادر و پدر یزید بهتر است و خودت از یزید بهترى؟

 حضرت(علیه السلام) فرمود: اگر بگویم چه مى‌شود؟ معاویه گفت: اما این که گفتى مادرت از مادر یزید بهتر است راست گفتى. 

چون اگر جز این نبود که فاطمه(علیها السلام) از قریش بود و مادر یزید از قریش نیست کافى بود ـ 

طرز فکر را ملاحظه کنید! این همان عصبیت ملى گرایى و قوم گرایى است ـ 

البته علاوه بر این که مادر تو از قریش است، دختر پیغمبر(صلى الله علیه وآله) هم هست. پس مسلماً مادر تو بهتر است. اما این که گفتى پدر تو از پدر یزید بهتر است، جاى تأمل دارد. 

چون مى‌دانى که پدر یزید و پدر تو با هم مبارزه کردند و خدا به نفع پدر یزید حکم کرد. ـ ملاحظه کنید که تا چه اندازه باید انسان بى شرم باشد که بخواهد در مقابل حسین بن على(علیه السلام) برترى معاویه را بر امیرالمؤمنین(علیه السلام) اثبات کند ـ

 و اما خودت، که گفتى از یزید بهتر هستى، نه، این گونه نیست. یزید براى جامعه اسلامى خیلى بهتر از توست. حضرت(علیه السلام) با تعجب تمام گفتند: مى‌گویى یزید شرابخوار از من بهتر است؟ سیاست معاویه را ببینید، در جواب حضرت گفت: آقا! از پسر عمویت غیبت نکن! (چون از دو تیره از قریش بودند، به یکدیگر پسر عمو مى‌گفتند) معاویه امام حسین(علیه السلام) را نصیحت مى‌کند و مى‌گوید خشونت به خرج نده!

 از پسر عمویت غیبت و بدگویى نکن! یزید هیچ وقت از تو بدگویى نمى‌کند، بنا بر این او از تو بهتر است. یزیدِ سگ باز، شرابخوار و بى شخصیّت را با حسین بن على(علیه السلام) که جوهره انسانیّت و شرف است مقایسه مى‌کند و مى‌گوید یزید از تو بهتر است! و با لحنى حق به جانب و مقدس مآبانه دلیل مى‌آورد که برترى او بر تو به این دلیل است که تو غیبت یزید را مى‌کنى ولى او غیبت تو را نمى‌کند!1 عین همین سیاست را تمام سیاست بازان دنیاى ما نیز اجرا مى‌کنند.


+چقدر امروزم اینجور سواستفاده از دین زیاده،از داعش گرفته تا همین آدمای دور و نزدیک خودمون



Khanomi.. ۹۷-۱۲-۰۴ ۴ ۷ ۴۶۸

Khanomi.. ۹۷-۱۲-۰۴ ۴ ۷ ۴۶۸



یک از نکات اهمیت به عاشورا و عوامل ان تشابه زمان امام حسین (ع)با امروز ما میباشد

اگر ما باید درسى از عاشورا بگیریم، باید این گونه درس بگیریم.

 فکر کنیم چگونه شد مردمى که حسین(علیه السلام) را روى دست پیامبر(صلى الله علیه وآله)دیده بودند، و بارها مشاهده کرده بودند وقتى پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) بالاى منبر مشغول سخنرانى بودند و حسین(علیه السلام) از پله هاى منبر بالا مى‌آمد پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) پایین مى‌آمدند و او را در آغوش مى‌گرفتند؛ حضرت گریه او را تحمّل نمى‌کرد. این قدر رعایت حسین(علیه السلام) را به مردم سفارش مى‌کرد، اما همین مردم چنین رفتارى با امام حسین(علیه السلام) کردند.

همه ی ما میدانیم حادثه ی کربلا و آنچه بر امام روا شد توسط کفار و غیر مسلمانان نبود.بلکه این عمل از کسانی سر زد که خود به امام خویش دعوتنامه فرستادند

به طور کلی عواملی که جامعه آن زمان را منحرف کرد تطمیع.تهدید و تبلیغات بود.امروز هم اگر کسى بخواهد جامعه اسلامى را از مسیر خود منحرف کند، ابزارى غیر از سه عامل تطمیع، تهدید و تبلیغات ندارد.

که سعی میکنم به دوعامل اصلی آن به صورت جداگانه بپردازم 


 قرآن مى‌گوید که هر فساد و اختلافى که در هر دینى پیدا شد به دست همین علماى خود فروخته بوده است:

 «فَما اخْتَلَفُوا فیهِ اِلاّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُم الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُم»جاثیه، 17.

 سر رشته فساد، ایجاد اختلاف، آشوب، انحراف و فتنه در دست کسانى بود که راه را بلد بودند، دزدانى بودند که با چراغ آمده بودند و حاکمانى مثل معاویه این گونه افراد را شناسایى مى‌کردند، با پول مى‌خریدند و آن ها را تطمیع مى‌کردند. اگر یکى از این علما هم غیرتى داشت او را با تهدید وکشتن از صحنه خارج مى‌ساختند. مثل بسیارى از بزرگان اصحاب امیرالمؤمنین(علیه السلام) که یکى پس از دیگرى ترور شدند، یا به بهانه هایى به دار زده شدند. حجر بن عدى، میثم تمّار و دیگران که در ایمان خود راسخ بودند و هیچ کدام از این عوامل در آن ها تأثیر نمى‌کرد، عاقبتِ آن ها قتل و اعدام بود.

در جامعه امروزى علاوه بر مصیبت خیانت خودى ها، کمک هاى خارجى هم اضافه شده است. اما نقش مستقیم را عوامل داخلى ایفا مى‌کنند. فکر نکنید اگر بخواهند مسیر انقلاب اسلامى ایران منحرف بشود حتماً آمریکا باید مستقیماً عمل کند. آمریکا عوامل داخلى را شناسایى مى‌کند، آن ها را به وسیله حمایت تبلیغاتى، کمک هاى مالى و احیاناً قضایاى دیگرى، مانند ایجاد فتنه ها، آشوب ها و ترورها تقویت مى‌کند. درست است که بسیارى از این ترورها به دست منافقان انجام گرفته است، اما منافقان که آمریکایى نیستند؛ از کجا آمده اند؟ 


در یکی از سخنرانی های آیت الله خامنه ای رهبر عزیز کشورمان میگویند:

بعد ازآنکه  جوان های ما رفتند و این مرکز را تسخیر کردند و با زحمت زیاد توانستند کاغذ هایی که خرد شد بود.مدارکی را که در کاغذ خرد کن ریخته شده بود گردآوری کنند.جمع کنند به هم بچسبانند و به صورت کتاب در بیاورند.آنوقت معلوم شد که چه توطئه هاییهم در طول این مدت در داخل سفارت آمریکا وجود داشته.این کتاب ها حدود هفتاد جلد است.شما خوانده اید آن ها را؟چرا هیچ نشانی از مضامین برگزیده ی این کتابها در مجموعه مدارس ما و دانشگاه های ما نیست؟چرا؟چرا این ها را داخل کتاب های درسی قرار نمیدهید؟چرا نمیگذارید نسل جوان ما نسل جدید ما بفهمند و بدانند که آمریکا با اینجا چه ها کرده است وچه توطئه هایی زیر سر داشته؟


بنظر شما چرا بعضی ها نبایند بخواهند ما بدانیم؟؟چرا بعضی ها در همین خاک نمیخواهند چهره ی واقعی آمریکا را همگان ببینند و بدانند؟



Khanomi.. ۹۷-۸-۱۳ ۱ ۴ ۵۲۹

Khanomi.. ۹۷-۸-۱۳ ۱ ۴ ۵۲۹


بسم الله الرحمن الرحیم


تا این جا فهمیدیم که باید در جامعه عواملى را ایجاد کرد تا احساسات و عواطف دینى مردم را تحریک کند و آن ها را برانگیزاند تا کارى مشابه کار سیدالشهداء(علیه السلام) انجام دهند؛ راه او را ادامه دهند و نسبت به این امر مهم علاقه پیدا کنند.

موضوع دیگرى که در این جا مطرح مى‌شود این است که یگانه راه برانگیختن احساسات و عواطف عزادارى و گریه نیست. عواطف انسان ممکن است با مراسم جشن و سرور هم تحریک شود. مى‌دانیم که در ولادت هاى مبارک، در میلاد خود سیدالشهداء(علیه السلام) ، وقتى مراسم جشن برگزار مى‌شود، مدح ها خوانده مى‌شود و مردم از طریق آن ها شور و نشاطى مى‌یابند. 

پس سوال دیگری مطرح میشود

 که چرا براى تحریک احساسات از مراسم شاد استفاده نمى‌کنید؟ 

چرا باید گریه کرد؟ چرا باید به خود زد؟ چرا باید زنجیر بزنیم؟ 


جواب این است که احساسات و عواطف انواع مختلفى دارد. تحریک هر نوع احساسات و عواطف، باید با حادثه مربوط متناسب باشد. حادثه اى که بزرگ ترین نقش را در تاریخ اسلام ایفا کرد، حادثه شهادت ابى عبد الله بود. او بود که مسیر تاریخ اسلام را عوض کرد. او بود که درسى براى حرکت، براى نهضت، براى مقاومت و براى استقامت تا روز قیامت به انسان ها داد. که در فرازی از زیرات اربعین میخوانیم:

فَاَعْذَرَ فیِ الدُّعآءِ وَمَنَحَ النُّصْحَ، وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ، وَحَیْرَةِ الضَّلالَةِ، 

او نیز در دعوت مردم جای عذر و بهانه ای (برای کسی) نگذارد و بی دریغ خیرخواهی کرد و جان خود را در راه تو داد تا برهاند بندگانت را از جهالت و نادانی و سرگردانی گمراهی

براى آن که آن خاطره تجدید شود، فقط مجلس جشن و شادى کافى نیست. باید کارى متناسب با آن حادثه انجام داد.  یعنى باید کارى کرد که حزن مردم برانگیخته شود، اشک از دیده ها جارى شود، شور و عشق در دل ها پدید آید.

 و در این حادثه چیزى که مى‌تواند چنین نقشى را بیافریند، همین مراسم عزادارى و گریستن و گریاندن دیگران است؛ در حالى که خندیدن و شادى کردن هیچ وقت نمى‌تواند این نقش را ایفا کند. 

خندیدن هیچ وقت آدم را شهادت طلب نمى‌کند. هیچ وقت انسان را به شلمچه نمى‌کشاند. هیچ وقت نمى‌توانست سختى ها و مصیبت هاى هشت سال جنگ را بر این مردم هموار کند. این قبیل مسائل عشق دیگرى مى‌خواهد که از سوز و اشک و شور پدید مى‌آید. راه آن هم همین عزادارى ها است.

و اگر نگاه کنید خواهید دید که چقدر ائمه و بزرگواران از اهمیت و ثواب گریه برای مصیبت امام حسین (ع) و عاشورا گفته اند.پیش خودمان بگوییم آیا آن بزرگان نیازی به همدردی ما و اشک ما داشتند؟قطعا چنین نیست بلکه

إنَّ الحُسَینَ مِصباحُ الهُدی وسَفینَةُ النَّجاةِ 


+لازم به ذکر است که بخش اعظم عکس های پست ها از اینجا است


Khanomi.. ۹۷-۸-۰۹ ۳ ۲ ۵۳۱

Khanomi.. ۹۷-۸-۰۹ ۳ ۲ ۵۳۱


بسم الله الرحمن الرحیم


خب قول داده بودم بر اساس مطالب کتاب آذرخش کربلا به چرایی بزرگداشت و اهمیت حادثه کربلا و در ادامه چرای عزاداری برای این واقعه بعد از این همه سال بپردازیم:)

بحث رو با یک دلیل ساده شروع میکنیم و ان شاالله ادامه میدیم

دلیل اینه که حوادث گذشته ی هر جامعه ای میتوانند در سرنوشت و آینده ی اون جامعه تاثیرگذار باشند بخصوص عاشورا که در نگاه مسلمان ها حادثه ی بزرگی بوده است و نقش تعیین کننده ای در سعادت مسلمان ها و روشن شدن راه هدایت آن ها داشته است.


حالا ممکن است بپرسید چرا باید عاشورا به این شکل بزرگداشت شود 

و چرا به بحث و گفتگو پیرامون این موضوع کفایت نمیکنیم؟


میدونـی که هـــیچ کســـی غیر از تو برام
به خدا, خـــــدا نمیـــشه

اللّهُــمَّ اجْعَـلْ عَواقِبَ امُــورِنا خَیْـراً


دنبال کنندگان بیانی
بایگانی