مگر این یک دستور نیست که مهم را فداى مهمتر کن.
بر پایه ى همین دستور و همین عقل، ابراهیم اسماعیلش را قربانى میکند
. ابراهیم میخواهد به رشد برسد و به رشد برساند و این است که با آن دستور، خودش کارد را بدست میگیرد و اسماعیل را میبندد
و کارد میکشد و هنگامى که میبیند رگها بریده نمیشوند سخت خشمگین میگردد و کارد را بر زمین میکوبد.
و اگر همین کار را نمیکرد در امتحان باخته بود، که عشقى
نبوده و سنجشى نبوده، فقط حرفى بوده و سخنى.
اما خداى ابراهیم ... او نمیخواهد اسماعیل ها کشته شوند،
او میخواهد ابراهیم ها آزاد شوند و رشد کنند و به قرب و رضوان دست بیابند.
ابراهیم کارش را تمام کرده بود و به آزادى رسیده بود.
و جز این کارى نیست، که حتى اعمال مقدمه هستند و اگر کسى مقدمه را بیاورد و به این آزادى نرسد، کارى نکرده.
اگر کسى اسماعیل را بکشد و اسیر این کشتن و این آزادى باشد، کارى نکرده که در هر حال در اسارت است،
بی جهت نیست که میگویند: نیّةُ الْمُؤمِنِ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِهِ
+وچه بسیارند این امتحانات..چه مهم ترهایی که ما فدای مهم ها می کنیم!!
اسیریم..
هنوز خیلی مونده تا بفهمم این حرف ...خیلی سخته:)
نظرات (۱۶)
الهه سالاری
پنجشنبه ۱۲ فروردين ۹۵ , ۲۳:۰۵Khanomi..
۱۳ فروردين ۹۵، ۱۸:۲۴مدیر جوان
پنجشنبه ۱۲ فروردين ۹۵ , ۱۸:۳۶Khanomi..
۱۳ فروردين ۹۵، ۱۸:۲۴mahjobeh modanloo
چهارشنبه ۱۱ فروردين ۹۵ , ۱۸:۰۰Khanomi..
۱۳ فروردين ۹۵، ۱۸:۲۳خانمی ....
چهارشنبه ۱۱ فروردين ۹۵ , ۱۶:۴۲زیبا
عالی
واحسنت
Khanomi..
۱۱ فروردين ۹۵، ۱۶:۵۲ساکن طبقه 40
چهارشنبه ۱۱ فروردين ۹۵ , ۱۶:۳۶+ امتحان ، آزادی و اسارت ، یادم می رود هی ...
Khanomi..
۱۱ فروردين ۹۵، ۱۶:۵۳خانم خوشبخت خانم خوشبخت
چهارشنبه ۱۱ فروردين ۹۵ , ۱۶:۰۳Khanomi..
۱۱ فروردين ۹۵، ۱۶:۵۳سرباز جامانده
چهارشنبه ۱۱ فروردين ۹۵ , ۱۴:۵۰Khanomi..
۱۱ فروردين ۹۵، ۱۶:۵۴هاژ محمود
چهارشنبه ۱۱ فروردين ۹۵ , ۱۱:۵۵Khanomi..
۱۱ فروردين ۹۵، ۱۳:۰۰هاژ محمود
چهارشنبه ۱۱ فروردين ۹۵ , ۱۱:۵۵Khanomi..
۱۱ فروردين ۹۵، ۱۳:۰۰سرباز جامانده
چهارشنبه ۱۱ فروردين ۹۵ , ۱۱:۳۳Khanomi..
۱۱ فروردين ۹۵، ۱۳:۰۱علی اصغر
چهارشنبه ۱۱ فروردين ۹۵ , ۱۱:۲۹Khanomi..
۱۱ فروردين ۹۵، ۱۳:۰۱ســـــــــــــر باز
چهارشنبه ۱۱ فروردين ۹۵ , ۱۱:۲۶ذبیح کسى است که در منى، بعد از عرفات و مشعر ذبحش کرده اند. بعد از رسیدن به کعبه و کناره گیرى از کعبه، بعد از رسیدن به مشعر و عرفات، بعد از رسیدن به منى ها و علاقه ها، ذبح شده، آن هم با دست ابراهیم، و به یاد حق.
این ذبیح، لزومى ندارد که حتى رگهایش پاره شود، که این رگها را قبل از آنکه ابراهیم با چاقو پاره کند، با تسلیم پاره کرده.
خداى ابراهیم نمى خواهد که اسماعیل ها از بین بروند، مى خواهد که ابراهیم ها آزاد شوند.
وقتى که ابراهیم آن بندها را برید و آن رشته ها را جدا کرد، ذبیح، ذبیح است و ابراهیم ابراهیم. او نمى خواست که اسماعیل ها از بین بروند، که مى خواست پیامها به وجود بیایند. این است که قبل از اینکه اسماعیل حتى رگهایش بریده شود، اسم ذبیح را دارد. و آن هم ذبیح اللَّه، نه ذبیح زمان و مذبوح زمین. نه مردهى زمان و مردار زمین.
حقیقت حج(ضمیمه ذبح، عامل حیات برتر)، عین صاد، ص 129
Khanomi..
۱۱ فروردين ۹۵، ۱۶:۵۶saied davoodi
چهارشنبه ۱۱ فروردين ۹۵ , ۱۱:۲۲Khanomi..
۱۱ فروردين ۹۵، ۱۳:۰۲ســـــــــــــر باز
چهارشنبه ۱۱ فروردين ۹۵ , ۱۱:۱۶ادبیات ما سرشار از این حکایت عقل گفتا و عشق گفتا است؛ در حالى که بین دل و عقل عاشق هیچ درگیرى نیست. درگیرى میان عقل فارغ و دل عاشق است.
ما مى خواهیم عشق ابراهیم را با عقل خودمان بسنجیم، در حالى که عشق ابراهیم را باید با عقل خودش سنجید.
هر عقلى این را مى پذیرد که مهم را فداى مهم تر کن.
وقتى ابراهیم در راه مهمتر، اسماعیل اش را ذبح مى کند، درست این کار هماهنگ و طبیعى است؛ همان طور که تو پولت را فداى یک کیلو سیب مى کنى و یا عمرت را فداى فرزندت. پس عشق و عقل ابراهیم هماهنگ است و تضادى ندارد. این تضاد ساختگى به خاطر این است که ما جایگاهش را در نظر نمى گیریم و آدم ها را با هم قاطى مى کنیم.
انسان در دو فصل، عین صاد، ص 56
Khanomi..
۱۱ فروردين ۹۵، ۱۶:۵۵ســـــــــــــر باز
چهارشنبه ۱۱ فروردين ۹۵ , ۱۱:۱۰وَ الَّذینَ آمَنُوا اشَدُّ حُبّاً للَّه
Khanomi..
۱۱ فروردين ۹۵، ۱۳:۰۴سرباز جامانده
چهارشنبه ۱۱ فروردين ۹۵ , ۱۰:۵۰Khanomi..
۱۱ فروردين ۹۵، ۱۰:۵۳