لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ
عشقبازان چنین مستحق هجرانند
دیدید تو فیلما نشون میده مادر و بچه ۲۰ساله از هم دورن بعد ممکنه کنار هم باشن اما هم دیگه رو نمیشناسن؟!
مثلا مادر استاد پسرش دانشجو اینا باهم هستن هردو هم درفراق میسوزن!
اون میگه پسرم اون میگه مادرم!اما همو نمیشناسن!
اگه گمشدمون رو نشناسیم ممکنه سال ها کنارمون باشه و پیداش نکنیم..
گمشده ی ما آرامش است!
حرفای شاعرانه و رمانتیک مقطعی هستن این رفاقتا و..شلوغیا!!
آرامشای این مدلی وخوشی هایی که از گناه سرچشمه میگیرن مثل مواد مخدر میمونن!
اولش چون از یه سری چهارچوبا خارج میشن خوشن!!اما بعدش که تاثیرش بره خماریه!
گفتم گمشده ما اطمینان و آرامش!!
اول ما باید اینو بپذیریم
چرا کم میاریم؟!دلیل این بیقراری ها چیه؟!چون یه سری چارچوب ساختیم که خودمونو بهش محدود کردیم!!
خودمونو محدود کردیم به همین دنیا و داشته هاش!
امام علی(ع)میفرمایند:وقتی ما حرف میزنیم بشنوید
۲وقتی حرف زدیم بفهمید!سریع منکر نشیم!
۳حالا که فهمیدی یه مدت استفاده کن
وبعد به باورویقین میرسید!
حالا ما قدم چندمیم؟!:)من صفر!
بعد نتیجش آرامش است!
پیامبرمیفرمایند:اگر انچه من از دنیا میدونستم شما میدونستید شما هم راحت میشید
یعنی به اگاهیهست!نشاط و شادابی ما توی همین آگاهیه!
امام علی(ع):هرکس دنیارو بشناسه دیگه بلا ها اونو غمگین نمیکنه!
چرا غمگینیم؟!چون مصیبت میاد!
دین میگه درد هست کی گفته نیست؟!اما میگه یه کاری میکنم در کنار این سختی ها خوش باشی..
مادری که بارداره سختشه!!دیگه همتون مشکلات بارداری رو میدونید!
اما میدونه باید این سختی رو بکشه تالبخند معصوماونه ی نوزاد ببینه
وهرکارکه کنی حاضر نیست این مشقت وسختی رو ازخودش بگیره!
ما آگاهی لازم داریم تا بتونیم مصیبتارودرککنیم,وراهش همون حدیث ثقلین,چقدر توجه میکنیم؟:)
میخی افتاد
بخاطر میخ نعلی افتاد
بخاطر نعلی اسبی افتاد
بخاطر اسبی سرداری افتاد
بخاطر سرداری سپاهی شکست خورد
بخاطر شکستی مملکتی از بین رفت
واین ها همه به خاطر این بود که ان مرد نعل بند میخ را خوب نکوبیده بود
گاهی توی زندگی اتفاقایی می افته که انقدر برامون سخته که ازخودمون میپرسیم چه گناهی کردیم که حقمون شده این!!!
فکر میکنیم حتما باید یه گناه بزرگ انجام بدیم تا اتفاقات بدی برامون بیافته...نه!!
گاهی اتفاقای کوچیک باعث عذابای بزرگ میشه
همون جوری که یه دونه ی کوچیک یه درخت تنومند میسازه..
گاهی یک نگاه یک جمله یک کار کوچیک آهی رو به آسمون میبره,خونه دلی رو خراب میکنه....پس!
کم را دست کم نگیریم
-میگفت وقتی پیداش کردیم..دست و پاش زخمی و خونی بود...معلوم بود خیلی زمین خورده...
راستش خدا رحم کرده بود گرگا تیکه پارش نکرده بودن...نصفه شب بیابون..
انگار دیگه مغز فرمان نمیده...
معنی خطر نمیفهمید..
-خانومی میگفت اواخر مجبور بودیم پوشکش کنیم..غذا بدیم دهنش..هیچکس و نمیشناخت..
-رفتیم اونجا..خیلی وحشتناک بود..اکثر بچه ها گریه شدن..
میگفت اغلب از خونه زدن بیرون دیگه برنگشتن..کسی هم سراغشونو نگرفته..
به چی مینازی؟؟
دور خونه ی خدا...
مردمی رو از هرنژادی رنگی..قومی..سیاه وسفید.میبینید هر آدمی با هرویژگی میتونه بره اونجا..
واونجا همه یک لباس میپوشن لباسی سفید...
وقتی نزدیک خدا بشه...رو سفید میشه...
خدا هرکسی و با هرسابقه و گناه و...همه رو میپذیره...
ائمه ی ما هم همینطور هستند..همین محرم ها رو ببینید توی هیئت ها هرکسی از پولدارو فقیرش از گناه کار و مومنش میان...
و همه هم پاداش میگیرن...هیچ کاری هم نداره از کجا اومدی..کی هستی چه بدی هایی کردی..چه گناهانی..
قناعت اینجا بدترین چیزه:)کم نخواید..اما خوب بخواید..بخواید کمکمون کنن بزرگ شیم..دعا کنید رشد کنیم...
وای به حال ما اگه قناعت کنیم:)
میدونـی که هـــیچ کســـی غیر از تو برام
به خدا, خـــــدا نمیـــشه
اللّهُــمَّ اجْعَـلْ عَواقِبَ امُــورِنا خَیْـراً