حکمت 82
حکمت 82
میگن وقتایی که بنده میخواد به گناه بزرگ انجام بده خدا به فرشتگان یا همون کرام الکاتبین میگه فرشته ها شما ها برید...
من و بندمو تنها بزارید ..
ما باهم یه کار خصوصی داریم..
که نکنه مورد لعن ملائکه واقع شیم..که آبرومون نره...
انقدر عشق و این همه بی وفایی؟
روز حساب که میاد ملائک یا کرام الکاتبین اومدن ونامه اعمال بهمون دادن..
خدا با بندش تنها میشه میگه بنده ی من؟؟
یادته اونروز تو تنهایی فلان کار کردی؟
یادته اونروز اونجا اون ساعت گناه کردی و نگفتی من میبینم؟
بنده ی من اونروز عذابت نکردم...
الان هم عذابت نمیکنم بخشیدمت برو..
آدم وقتی دعای کمیل میخونه و این حجم از عشق خدا به خودش میبینه ومایی که فقط نافرمانیشو کردیم..
از این همه بی وفایی قلبش به درد میاد..
به والله نشناختیمش..عشقشو درک نکردیم...هییی
گاهی انقدر هوا برمون میداره که فکر میکنیم و میگیم من؟؟!
من بنده خوب خدام..درسته دو سه تا لغزش دارم ولی من..
من فلانم من فلان کارخوب کردم من فلان کمک کردم در راه خدا..
مغرور میشیم..
میخوایم منت بزاریم سر خدا و بگیم هان خدا تو که بخشنده ای منم که اینجوریم چرا نبخشی؟
یهو یک آن بعد مدت ها یه لحظه یادت میاد..
یادت میاد و
خدا میگه ببین بنده ی من..
ببین به روت نیوردما..
ببین من دوست دارما..ببین!!
ببین نزاشتم کوچیک شی جلو بقیه..نخواستم بی عزت شی..
آخه میخواستم آبروتو ببرم میخواستم جزاشو پس بدی حال و روزت این نبود..
اونوقته که خودت انقدر از خودت بیزار میشی که دلت میخواد بمیری..
اونجاست که بغضت میشکنه و میگی خدایا ببخش..
خدایا ببخش..ببخش..
وای براین بندگی ام..
مرگ بر این زندگی ام..
وَ امْنُنْ عَلَیَّ بِالصِّحَّةِ وَ الْأَمْنِ وَ السَّلامَةِ فِى دِینِى وَ بَدَنِى، وَ الْبَصِیرَةِ فِى قَلْبِى، وَ النَّفَاذِ فِى أُمُورِى، وَ الْخَشْیَةِ لَکَ، وَ الْخَوْفِ مِنْکَ، وَ الْقُوَّةِ عَلَى مَا أَمَرْتَنِى بِهِ مِنْ طَاعَتِکَ، وَ الاجْتِنَابِ لِمَا نَهَیْتَنِى عَنْهُ مِنْ مَعْصِیَتِکَ.
خدایا بر من منت نه به تندرستى وایمنى در دین و تن و بینایى در دل و روایى در کارها و ترس از تو و بیم از خشم تو و مرا نیرو ده بر آن چه امر کرده اى تا فرمان برم و از آنچه نهى کرده اى تا از گناه بپرهیزم.
صحیفه سجایه دعای23
پیرمردی در بالای سکو نشسته بود و به ورزش بچه ها نگاه میکرد,پیش من آمد ابراهیم را نشان داد و با ناراحتی گفت:آقا,این جوان کیه؟!
باتعجب گفتم:چطور مگه؟!
گفت:من که وارد شدم ایشان داشت شنا میرفت.من با تسبیح شمردم.تا الان هفت دور تسبیح شنا رفته تو رو خدا بیارش بالا الان حالش به هم میخوره!
وقتی ورزش تمام شد ابراهیم اصلا خسته بنظر نمی آمد,انگار نه انگار چهار ساعت شنا رفته!
البته ابراهیم این کارها را برای قوی شدن انجام می داد.
همیشه میگفت:برای خدمت به خدا و بندگانش,باید بدنی قوی داشته باشیم.
ومرتب دعا میکرد که:خدایا بدنم را برای خدمت کردن به خودت قوی کن
قسمتی از کتاب سلام بر ابراهیم
پ.ن:و به خون این شهدا قسم که اگرکوچک ترین کارهایمان هم برای رضای خدا نباشدبه خود ظلم کرده ایم!
این نرم افزار باد صبا بنظرم خیلی کار زیباییه..
من خودم ازقسمت اذان ها اذان رو با صدای جناب مهدی یراحی عزیز انتخاب کردم که الحق صداشون محشره..
وقتی نشستی داری به برنامت میرسی ..
از مشکلات دلت گرفته..
فکر برنامه ریزی فلان و فلان کار هستی...
وقتی صدای اذان بلند میشه و موذن میگه..
الله اکبر..
یعنی فلانی ول کن:)
همه عالم و ادم و دنیارو رهاکن..خدا بزرگ تره..
به خودت بگو خدا بزرگ تره..
نگو تموم کنم نگو مهمه نگو حسش نیست..
خدا بزرگ تره!
آخرای اذان میگه آهای مسلمون بشتاب به سمت بهترین اعمال!
بهترین اعمال یعنی اگر نشستی جزوتو ورق زدی با ایکس یا ایگرگ بحث کردی اصلا حتی بحث دینی..
ضرر کردی!
ما فکرمیکنیم حتما قراره جیبمون ته بکشه بخوریم به مشکل تا مورد امتحان واقع شیم..
نه همین واجبات هم خودش آزمایشه
یعنی اگر اذان گفت پا شدی رها کردی کارای دیگرو امتحانتو قبول شدی:)
کاش کنار پنجره فولادت..
یک لحظه سکوت بود ومن بودم وتو..
اذن به یک لحظه نگاهم بده...
*نیت و هدف در رابطه با درک انسان از خودش شکل میگیرد..
*ما برای اینکه بفهمیم چگونه باید خودمان را بسازیم اول باید ببینیم برای چه میخواهیم بسازیم
*آگاهی زیاد برای انسانی که خودش زیاد نشده جز
رنجنیست*حرکت نسنجیده باعث باروری نمیشود..نتیجه اش یا خستگی در عمل است یا غرور..
+بخشی از کتاب حرکت استاد صفایی حائری
برای شفای همه بیماران دعاکنیم..
دوستی در بیمارستان در اثر تصادف در راه رفتن برای خدمت رسانی به زوار هستن.وضعیتشون خوب نیست..
دعاشون کنید..
ای که دستت میرسد کاری بکن!
+زلزله اومده..خیلی وقته..وجب به وجب دلم,روحم آوارست!
نگاه کن!خیلی وقته نیستی!نمیشنومت..کاری بکن
قسمتی از سریال مختارنامه پخش میشد..
با کار کردن روی افکار زنا باعث شدن تا اونا همسرانشونو از حمایت از پسر علی(ع) منصرف کنند..
قسمتی از فیلم مسلم ابن عقیل نماز میخونه در مسجد کوفه..
ویارانش پشت سرش..
خیلیاشون سر نماز فرار کردن!
نماز که تموم شد سر برگردوند..
ادم نبود..
موجودات ترسناک وقیافه های وحشت انگیز بود..
وقتی که حرکت میکنن همشون مسلم تنها میزارن..
فکرشو کنید!اونا نمازاشون از ما کامل تر..سروقت تر..
ما چجوریم؟
مایی که فشار اون زمان اون جو,اون خفقان نداریم واینجوری کاهلیم..
اینجوری بهونه میتراشیم..
ما چه شکلییم؟:'(
تو اون دنیا با اونایی که پشت امام حسین(ع)خالی کردن فرق داریم,یا نه بدتریم؟:'(
ماهم مثل اونا باطنمون یه موجود وحشت انگیز ونفرت انگیز ترسناک؟
شب عاشورا امام حسین(ع)به یارانش فرمود:
هریک از شما که حق الناس به گردنش دارد برود!او به جهانیان هم فهماند که کشته شدن در کربلا از بین برنده حق الناس نیست,
درعجبم از کسانی که هزاران گناه میکنند و معتقدند یک قطره اشک برای حسین ضامن بهشت آن هاست..
به گمانم از شهید چمران:)
میدونـی که هـــیچ کســـی غیر از تو برام
به خدا, خـــــدا نمیـــشه
اللّهُــمَّ اجْعَـلْ عَواقِبَ امُــورِنا خَیْـراً