تایتل قالب
خدایا، نمی‌دانی چه لذتی دارد که گاه خدایی داشته باشی به وسعت دستانی که هیچ گاه از سوی آسمان خالی باز نمی‌گردند


۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غرور» ثبت شده است



گاهی انقدر هوا برمون میداره که فکر میکنیم و میگیم من؟؟!

من بنده خوب خدام..درسته دو سه تا لغزش دارم ولی من..

من فلانم من فلان کارخوب کردم من فلان کمک کردم در راه خدا..

مغرور میشیم..

میخوایم منت بزاریم سر خدا و بگیم هان خدا تو که بخشنده ای منم که اینجوریم چرا نبخشی؟

یهو یک آن بعد مدت ها یه لحظه یادت میاد..

یادت میاد و

 خدا میگه ببین بنده ی من..

ببین به روت نیوردما..

ببین من دوست دارما..ببین!!

ببین نزاشتم کوچیک شی جلو بقیه..نخواستم بی عزت شی..

آخه میخواستم آبروتو ببرم میخواستم جزاشو پس بدی حال و روزت این نبود..


اونوقته که خودت انقدر از خودت بیزار میشی که دلت میخواد بمیری..

اونجاست که بغضت میشکنه و میگی خدایا ببخش..

خدایا ببخش..ببخش..


وای براین بندگی ام..

مرگ بر این زندگی ام..





Khanomi.. ۹۶-۱۰-۰۱ ۵ ۷ ۱۰۰۰

Khanomi.. ۹۶-۱۰-۰۱ ۵ ۷ ۱۰۰۰




به پاهای خودت
موقع راه رفتن نگاه کن...
دائما یکی جلو هست و یکی عقب...
نه جلویی بخاطر جلو بودن مغرور میشه...
نه عقبی چون عقب هست شرمنده و ناراحت...
چون میدونن شرایطشون دائم عوض میشه...
روز های زندگی ما هم دقیقا همین حالته...

 

همان گونه که امام علی علیه السلام فرمودند :

الدهرُ یَومانِ : فیَومٌ لَکَ و یَومٌ علَیکَ

دنیا دو روز است ..
روزی با تو ، روزی علیه تو...

روزی که با تو هست، مغرور نشو...
روزی که علیه تو هست، ناامید نشو...
زیرا هر دو برای آزمایش تو هستند..


لمس بوسه ۹۶-۴-۲۸ ۸ ۹ ۱۷۱۷

لمس بوسه ۹۶-۴-۲۸ ۸ ۹ ۱۷۱۷


 


-میگفت وقتی پیداش کردیم..دست و پاش زخمی و خونی بود...معلوم بود خیلی زمین خورده...
راستش خدا رحم کرده بود گرگا تیکه پارش نکرده بودن...نصفه شب بیابون..
انگار دیگه مغز فرمان نمیده...
معنی خطر نمیفهمید..
-خانومی میگفت اواخر مجبور بودیم پوشکش کنیم..غذا بدیم دهنش..هیچکس و نمیشناخت..
-رفتیم اونجا..خیلی وحشتناک بود..اکثر بچه ها گریه شدن..
میگفت اغلب از خونه  زدن بیرون دیگه برنگشتن..کسی هم سراغشونو نگرفته..
به چی مینازی؟؟


میدونـی که هـــیچ کســـی غیر از تو برام
به خدا, خـــــدا نمیـــشه

اللّهُــمَّ اجْعَـلْ عَواقِبَ امُــورِنا خَیْـراً


دنبال کنندگان بیانی
بایگانی