تایتل قالب
خدایا، نمی‌دانی چه لذتی دارد که گاه خدایی داشته باشی به وسعت دستانی که هیچ گاه از سوی آسمان خالی باز نمی‌گردند


۷ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است


   

لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ

    عشقبازان چنین مستحق هجرانند



پنبه تمیز رو درنظر بگیرید..هرکار کنید آهن رباجذبش نمیکنه!!
اما کافیه یکم براده آهن بریزی بین این پنبه...دیگه جذب اهن ربامیشه..ودیگه چقدرسخته براده هارو ازش جدا کنی
و میدونی تنها راهش متلاشی کردن پنبه است:)دیدید پنبه زنارو؟
انقد پنبه هارو میزنن تا تیکه تیکه..ریز ریز بشه تا دوباره لطافتو نرمیشو بدست بیاره
وجود هممون شبیه یه پنبه است وقتی الوده شیم دیگه خوبی ها جذابیتشونو ازدست میدن
و به میزان گام های اشتباهمون بیشتر جذب بیراهه هامیشیم..
حالا حتما لازم نیست گناه باشه..میتونه دنیا ادمای اطرافمون و همین درس و زندگیمون باشه...
انقد درگیر خیلی چیزا شدیم که یادمون رفته هدف از همه اینا یه چیز دیگست...
میدونید مثل این میمونه دعوت شده باشیم یه مهمونی..
اما همه ی حواسمون به لباس و مرتب بودنمون باشه که فلانی چی میگه وکی تعریف و تحسین میکنه...
مشکل ما درگیری هایی که برای خودمون ساختیم...
جذب چیزایی شدیم که میدونیم هیچ تضمینی برای موندنشون نیست...این خیلی حرفه ها...
نگاه نکنید کی ازشما تعریف میکنه..
وقتی کسی ازت تعریف کرد بدون درجهتی که اون میخواسته قدم برداشتی!
از خودمون بپرسیم..چرا فلانی باید ازم تعریف کنه؟!
بپرسیم اخرش میخوایم به کجابرسیم..به چی؟؟اصلا آخرش کی هست؟؟یک ساعت دیگه؟یک سال؟؟کی خبر داره؟
تلاش خوبهاما چیزی که براش میکنی رو هم درنظر بگیر..
قصه ی تلخیه اماتو این دنیاهیچ بایدی در کار نیست:)مگر مرگ...
این خیلی درده ها:)
این یعنی توی دنیا هیچ تضمینی در موندن هیچ چیز نیست..عشق مهربانی وحتی کسایی که دوسشون داریم
و اگه دلبستیم..
اگه آلوده شدیم..
اگه بد رفتیم..
مثل اون پنبه باید ذره ذره تارو پودتو نابود کنی و از نو بسازی!!و خدا نیاره اون روز:)


Khanomi.. ۹۴-۱۱-۲۵ ۱۲ ۷ ۱۰۴۱

Khanomi.. ۹۴-۱۱-۲۵ ۱۲ ۷ ۱۰۴۱



دیدید تو فیلما نشون میده مادر و بچه ۲۰ساله از هم دورن بعد ممکنه کنار هم باشن اما هم دیگه رو نمیشناسن؟!

مثلا مادر استاد پسرش دانشجو اینا باهم هستن هردو هم درفراق میسوزن!

اون میگه پسرم اون میگه مادرم!اما همو نمیشناسن!

اگه گمشدمون رو نشناسیم ممکنه سال ها کنارمون باشه و پیداش نکنیم..

گمشده ی ما آرامش است!

حرفای شاعرانه و رمانتیک مقطعی هستن این رفاقتا و..شلوغیا!!

آرامشای این مدلی وخوشی هایی که از گناه سرچشمه میگیرن مثل مواد مخدر میمونن!

اولش چون از یه سری چهارچوبا خارج میشن خوشن!!اما بعدش که تاثیرش بره خماریه!

گفتم گمشده ما اطمینان و آرامش!!

اول ما باید اینو بپذیریم

چرا کم میاریم؟!دلیل این بیقراری ها چیه؟!چون یه سری چارچوب ساختیم که خودمونو بهش محدود کردیم!!

خودمونو محدود کردیم به همین دنیا و داشته هاش!

امام علی(ع)میفرمایند:وقتی ما حرف میزنیم بشنوید

۲وقتی حرف زدیم بفهمید!سریع منکر نشیم!

۳حالا که فهمیدی یه مدت استفاده کن

وبعد به باورویقین میرسید!

حالا ما قدم چندمیم؟!:)من صفر!

بعد نتیجش آرامش است!

پیامبرمیفرمایند:اگر انچه من از دنیا میدونستم شما میدونستید شما هم راحت میشید

یعنی به اگاهیهست!نشاط و شادابی ما توی همین آگاهیه!

امام علی(ع)هرکس دنیارو بشناسه دیگه بلا ها اونو غمگین نمیکنه!

چرا غمگینیم؟!چون مصیبت میاد!

دین میگه درد هست کی گفته نیست؟!اما میگه یه کاری میکنم در کنار این سختی ها خوش باشی..

مادری که بارداره سختشه!!دیگه همتون مشکلات بارداری رو میدونید!

اما میدونه باید این سختی رو بکشه تالبخند معصوماونه ی نوزاد ببینه

وهرکارکه کنی حاضر نیست این مشقت وسختی رو ازخودش بگیره!

ما آگاهی لازم داریم تا بتونیم مصیبتارودرککنیم,وراهش همون حدیث ثقلین,چقدر توجه میکنیم؟:)



Khanomi.. ۹۴-۱۱-۱۵ ۱۸ ۱۲ ۱۹۹۰

Khanomi.. ۹۴-۱۱-۱۵ ۱۸ ۱۲ ۱۹۹۰



دیدید بچه ها از والدینشون چیزی میخوان..
خانواده برای اینکه بچه حس نکنه میتونه حرفشو به کرسی بشونه و با گریه هرچی میخواد بدست بیاره با واسطه بهش چیزی رو میدن!؟
بزرگی میگفت وقتی از پدرم چیزی میخواستم برای اینکه لوس نشم میگفت فلانی برو ببین موش ها برات چی آوردن..
میگفتن یه سوراخ موشی بود یه بشقاب میزاشتن و توش برام یه چیزایی میزاشتن..
ایشون تا8/9سالگی این موش ها رو دوست داشه چرا چون از نظرش این موش ها رزاق بودن..

خدا هم با واسطه میده!

اگه با یکم گریه و ناله هرچی خواستیم بهمون بده لوس میشیم..کم هم که بی جنبه نیستیم:|

وقتی بهمون محبت میشه بعد دیگه حس میکنیم وظیفه است

حالا واسطه یعنی چی؟؟یعنی مثلا شما بیمار میشی گریه وزاری و...

همون موقع یه پزشک خیلی خوب از فلان کشور میاد شمارو درمان میکنه..یا مثلا شما طالب علم هستید زیاد معلم واسطه رساندن علم به شماست...

اما چیزی که مهمه اینه که ما یادمون میره اینا همه واسطه اند..

مثل همون داستان موش ها..بچه نفهمید این موش واسطه اند..

حالا یکی 8 سالگیش واسطه بودن این موش ها رو میفهمه و به اصل میرسه یکی20 سالگی یکی میمیره و جاهل میمیره!!

این که تو نمیدونی این ها از کیه!!

و درست همون جایی که خیلی به این واسطه ها اعتماد کردی و فراموشی و بی معرفتی و به نهایت رسوندی خدا اونارو ازت میگیره و زمین میخوری!!

و این خیلی خوبه!!بدترین حالتش اینه زمینت نزنه!!انقدر بوسیله این واسطه ها بهت بده تا دیگه امیدی به برگشتت نباشه!

یعنی دچار سنت املاء الهی شدن!!

این یعنی انقد بد شدی که خدا دیگه نمیخواد حتی برگردی!کسی که که دچار سنت املاء میشه..

دیگه هیچ راهی برای برگشتش نیست..انقدر  خود خداغرقش میکنه به لذت ها تا دیگه حتی یادشم نیوفته داره نابود میکنه همه چیو..

اگه زمین خوردی بدون هنوز راه برگشت داری!!بدون خداهنوز میخواد برگردی به آغوشش

به این واسطه ها دل نبندیم!!

بله واسطه ها به خاطر واسطه بودنشون محترمن وباید بهشون احترام گذاشت!

اما نباید یادت بره اون نفر اصلی کیه!




Khanomi.. ۹۴-۱۱-۱۲ ۲۴ ۷ ۲۱۱۳

Khanomi.. ۹۴-۱۱-۱۲ ۲۴ ۷ ۲۱۱۳


    آیت الله کوهستانی هم حجره ای داشتن به اسم شیخ اسماعیل!باهم حرف میزدن..

شیح اسماعیل میگه اومدم درس بخونم ملا بشم..

    توی ده خودمون یه نفر هست پشت میز نشسته داره  رئیسی میکنه میخوام برم جای اون...

   آیت الله کوهستانی نصیحتش میکنه میگه برای خدا درس بخون نه برای پشت میز نشستن.. 

 اما خب هدف شیخ اسماعیل چیزه دیگه ای بود...

      سال ها میگذره آیت الله کوهستانی خودشون تعریف میکردند داشتند

 میرفتند مشهد توی راه نیشابور جایی پیاده میشن تا نماز بخونن

     یه پیر مرد حمال میبینند که یه میز پشتشه نشسته تا استراحت کنه!

  میگن خوب دقت کردم دیدم این همون شیخ اسماعیل..گفتم شیخ اسماعیل تویی؟؟

       نگام کرد گفت شیخ محمد خودتی؟؟ تا منو شناخت زد زیر گریه...

گفت یادته بهم میگفتی برای خدا درس بخون..نه برای اینکه پشت میز بشینی؟؟

من برای پشت میز نشستن درس خوندم ولی میبینی الان میز پشت منه..

وقتی که نییت برای غیر خدا باشه نتیجه وارونه میشه:

میبینید زندگی هامون هیچ خوشی نداره..میبینید درآمدمون برکتی نداره؟؟چون نیتمون کجه

چرا تحمل سختی نداریم ؟؟چون هدفمون از تحمل سختی اشتباهه..

گفت دیروز یکی بودیم باهم ولی

امروز تو سرخ تر از سرخی و من زرد تر از زرد:)


Khanomi.. ۹۴-۱۱-۰۸ ۳۲ ۱۳ ۲۵۶۶

Khanomi.. ۹۴-۱۱-۰۸ ۳۲ ۱۳ ۲۵۶۶



 میخی افتاد

         بخاطر میخ نعلی افتاد

        بخاطر نعلی اسبی افتاد

        بخاطر اسبی سرداری افتاد

       بخاطر سرداری سپاهی شکست خورد

       بخاطر شکستی مملکتی از بین رفت

واین ها همه به خاطر این بود که ان مرد نعل بند میخ را خوب نکوبیده بود


گاهی توی زندگی اتفاقایی می افته که انقدر برامون سخته که ازخودمون میپرسیم چه گناهی کردیم که حقمون شده این!!!

فکر میکنیم حتما باید یه گناه بزرگ انجام بدیم تا اتفاقات بدی برامون بیافته...نه!!

 گاهی اتفاقای کوچیک باعث عذابای بزرگ میشه 

همون جوری که یه دونه ی کوچیک یه درخت تنومند میسازه.. 

گاهی یک نگاه یک جمله یک کار کوچیک آهی رو به آسمون میبره,خونه دلی رو خراب میکنه....پس!

   کم را دست کم نگیریم


Khanomi.. ۹۴-۱۱-۰۵ ۱۸ ۸ ۱۰۴۳

Khanomi.. ۹۴-۱۱-۰۵ ۱۸ ۸ ۱۰۴۳



  با نور همه ی چراغای شهر فقط ظاهر اسکناس دیده میشه!!
  اینکه مثلا یک اسکناس پنجاه هزارتومانی در دست دارید!
  اینو حتی یه نابینا هم میتونه بفهمه..
   کافیه یه اسکناس بدید دستش یکم لمسش میکنه بعد متوجه میشه
  اما اینکه اصل یا تقلبی نه!!
  باچراغای معمولی دیده نمیشه..به یه نورخاص نیازداری
 با نور هیچ یک از چراغای شهرهم نمیتونی تقلبی بودن تشخیص بدی..

 

دعاداریم:خدایا چشم مرا نورانی کن..
این نور یعنی وقتی کسی کاری میکنه ظاهرونبینم !
حرفی که میزنه حقیقت حرفش بفهمیم..
همه ی مشکل ما اینه وارونه میفهمیم..
قضاوتای اشتباه..دل شکستن ها..حتی خوب دیدن بعضی ها..گمان ها...حتی رفاقت های اشتباه..
باخوبان درمعاشرت باش تونیز خوب میشوی(امام علی(ع))
توی خیلی ازمسایل ازدواج زندگی مشترک شغل همکاری حتی انتخابات مختلف!..
از خدا نورچشم بخواهیم..نه فقط برای خودمون برایه همه!



Khanomi.. ۹۴-۱۱-۰۳ ۲۲ ۹ ۱۳۹۷

Khanomi.. ۹۴-۱۱-۰۳ ۲۲ ۹ ۱۳۹۷


میدونـی که هـــیچ کســـی غیر از تو برام
به خدا, خـــــدا نمیـــشه

اللّهُــمَّ اجْعَـلْ عَواقِبَ امُــورِنا خَیْـراً


دنبال کنندگان بیانی
بایگانی